وَجَاءَ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ ...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شریعتی» ثبت شده است

علی بنیانگذار وحدت اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

 


ابتدا کلیپ بالا رو تماشا  و یا دریافت کنید
مدت زمان: 1 دقیقه 50 ثانیه

 

گفته اند در بین مذاهب، هیچ مذهبی به اندازه اسلام حقیقتش، با تصوری که از آن هست فاصله ندارد و هیچ مذهبی مانند اسلام واقعیت فعلی آن با حقیقت مجهول آن، تضاد پیدا نکرده. همچنین در بین همه ی فرق اسلامی، هیچ کدام به اندازه تشیع، این رنگ و بو را به خود نگرفته است و شاهد این ادعا، شخصیت علی ابن ابی طالب (علیه السلام) است.

یکی از آن مواردی که درست متضاد در ذهن ما ترسیم شده، و هم ما آن را پذیرفتیم و هم مخالفان ما، ما را متهم به آن میکنند، این انست که اساسا آغاز تشیع، آغاز تفرقه درمیان مسلمانان بود و بنیانگذاری نهضت شیعی، خواه این بنیان گذاری به حق باشد چنانچه ما معتقدیم، و خواه ناحق باشد چنانچه مخالفان ما معتقدند، بنیانگذاری تفرقه در بین مسلمانان بود.

و علی (علیه السلام) پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر اینکه روی پای خود ایستاد، با خلیفه مورد اتفاق مسلمین بیعت نکرد و در مقابل، خود مدعی خلافت و مدعی منصوب شده از سوی پیامبر شد، خود به خود باعث و بانی ایجاد یک انشعاب در جامعه ی یک پارچه ی مسلمین شد. خواه این انشعاب به عقیده ی ما انشعاب حق از باطل باشد، و خواه به عقیده ی مخالفین، انشعاب باطل از حق.

در نگاه  ما آنها  متهم اند که کرسی خلافت و منبر رسول الله را  غصب کرده اند و در مقابل  آنها ما را "رافضی" میخوانند یعنی کسانی که چنگ زدن به ریسمان وحدت اسلامی را رفض کردند و ترد کردند و شیعه را مظهر تفرقه میدانند.

 

تا اینجا بحث تاریخ و تلقی ما از آن بود. اما امروز مسئله ی دیگری مطرح است با عنوان "وحدت اسلامی"

 

در این باره دو دیدگاه متضاد وجود دارد:

 

ادامه مطلب...
۱۶ دی ۹۳ ، ۲۱:۲۸ ۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد بصیرزاده
شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ق.ظ محمد بصیرزاده
یک آیه

یک آیه

به نام خدا

 

یک آیه ای در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم...

و فکر می کنم اگر همه انجیل تحریف شده باشد این آیه اصیل است ....

زیرا بوی سخن یک پیغمبر را می دهد...

و تصور نمی کنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می پردازند،...

این قدر شعور داشته باشند که چنین جمله ی زیبایی بسازند....!!!

می گوید:

« ای انسانها ! از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند، از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند. »

روحانیون قشری قسطنطنیه برای اینکه به مضمون این آیه عمل کنند، هیچ وقت از خیابان های اصلی و شلوغ عبور نمی کردند ...

و از کوچه و پس کوچه های خلوت می گذشتند ، ..

این نشان می دهد که گاه یک زیبایی شگفت ، یک فکر بلند،...

در اندیشه هایی که شایستگی فهم آن را ندارند به چه صورت مضحکی تجلی می کند و مسخ می شود....

ادامه مطلب...
۰۶ دی ۹۳ ، ۰۱:۱۵ ۱۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد بصیرزاده
پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۴ ب.ظ محمد بصیرزاده
روشنفکر

روشنفکر

به نام خدا

بسیاری از مسائلی که در دنیا مطرح و بین ما مطرح است، بدجوری مسخ شده، نحریف شده و مبهم و غلط است، و گاهی همین ابهام یا اشتباه باعث بسیاری از کج فهمی ها و اختلافات میشود .مسئله روشنفکر هم با همین خصوصیات در بین ما مطرح است.

"مسئله روشن فکر ، مسئله ایست که در دنیا پس از قرون وسطی طرح شده و از قرن هفدهم طبقه ای به نام روشن فکر در اروپا تشکیل میشود و بعد از قرن نوزدهم، این طبقه روشن فکر ک در اروپا با همین نام و خصوصیات خاص خودش تکوین پیدا کرده ، به کشور های غیر اروپایی (آفریقایی،آسیایی و آمریکایی لاتینی) راه پیدا میکند."

واژه روشن فکر

در زبان اروپایی کلمه ای که آن را "روشن فکر" ترجمه کرده ایم کلمه "انتلیژنزیا" است٬ این کلمه مصدر و صفت اش (انتلکتوئل) است. ریشه انتلکتوئل (انتلکت) است. و انتلکت به معنی مغز ٬ هوش ٬ خرد ٬ قدرت درک و هوشیاری و فهم است. پس یک آدم انتلیژن یعنی یک آدم با هوش ٬ با فهم و متفکر . بنابراین انتلکتوئل یا انتلیژنزیا به طبقه از طبقاتی اجتماعی گفته می شود که شاخصه و صفت بارزش در جامعه ٬ استعدادی فکری ٬ مغزی و هوش او است. این مفهوم لغوی روشنفکر است ،  بنابراین هر آدم با هوشی ٬ هر آدم که تفکر و هوشیاری و فهم اش از سایر خصوصیات اش در زندگی و جامعه بارزتر باشد آدم انتلکتوئل است.

اصطلاح روشن فکر

اگر ما جامعه رو از نظر شغلی به دو دسته تقسیم کنیم ، یکی کسانی که اغلب کار بدنی میکنند و دوم کسانی که اغلب کار فکری میکنند ، به آن دسته و به آن طبقه از جامعه  که  اساس کار آن ها فکر و اندیشه است ،  "انتلکتوئل" میگویند مانند  شعرا ٬ نویسندگان ٬ آواز خوانان ٬ واعظان ٬روحانیون و غیره ....

بنابراین طبق یک تعریف معروفی که در تمام دنیا شناخته شده و یک تعریف جامعه شناسی رسمی است٬طبقه انتلکتوئل(همانهایکه ما *روشنفکران * مینامیم) عبارت از گروهای گوناگون از جامعه اند که مشغول کار های فکری اند مانند شعرا ٬ نویسندگان ٬داکتران ٬ انجنیران ٬ معلمان ٬ آواز خوانان ٬ واعظان ٬روحانیون ٬ علمای مذهبی ٬ قضات محاکم ٬ سیاستمداران ٬ رهبران احزاب ٬ روزنامه نگاران ٬ مترجمان  و غیره .... اما متاسفانه زمانیکه مترجمین زبان فارسی خواستند این کلمه را بفارسی ترجمه نمایند ٬ کلمه (روشنفکر) را در برابرش گذاشتند و اشتباه از همین جا شروع و وارد مغز ها گردید که  متاسفانه همین غلط تا کنون وجود داشته و در ذهن ها نقش بسته است

اما آیا میتوان به این گروه ها و همه افرادی شامل این گروهها صفت (روشنفکر) را داد؟

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۵:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد بصیرزاده